يکي از سؤالاتي که اغلب کاربران گوشيهاي هوشمند ميپرسند اين است که چطور تصوير گوشي خود را روي صفحهي تلويزيون به نمايش درآوريم. اين يک سؤال مشترک با جوابهايي متفاوت براي کاربران مختلف است. به اين دليل که چگونگي انجام اين کار بستگي به فناوريهاي به کار رفته در گوشي و تلويزيون شما دارد. بايد دقت داشته باشيد صرف اينکه گوشي و تلويزيون شما جديد هستند باعث نميشود که بتوانيد به راحتي تصوير گوشي را به تلويزيون منتقل کنيد؛ بلکه براي اين کار بايد دو دستگاه با هم سازگار بوده و امکانات لازم براي يکي از راهکارهاي موجود را داشته باشند.
چند سال پيش، ارتباط بيسيم يا وايرلس گزينهي کارآمدي نبود و تنها دستگاههاي خيلي گران امکان استفاده از وايرلس براي ارسال و دريافت تصوير را داشتند؛ اما امروزه بيش از هر زمان ديگر براي اينکار گزينه پيش روي خود داريم. در اين مطلب به گزينههاي موحود براي انتقال تصوير از گوشي به تلويزيون ميپردازيم.
سؤالي که بايد در همين ابتدا از خود بپرسيد اين است که اتصال باسيم را ترجيح ميدهيد يا بيسيم. احتمالا پاسخ بسياري از کاربران بيسيم است؛ چرا که سيمهاي کمتر يعني ريخت و پاش کمتر؛ به علاوه اگر ارتباط از نوع بيسيم باشد، آزادي عمل بيشتري خواهيد داشت و ميتوانيد با فاصله از تلويزيون بنشينيد و محتواي مناسب را براي پخش انتخاب کنيد؛ اما در اتصال باسيم يا کابلي بايد محتوا را انتخاب کنيد و گوشي را همانجا در نزديکي تلويزيون رها کنيد. همچنين اتصال بيسيم در مواردي که تلويزيون روي ديوار نصب شده است و جايي براي قرار دادن گوشي کنار آن نيست اهميت ويژهاي مييابد.
فناوري وايرلس از طرف ديگر مشکلاتي را به همراه دارد؛ يکي هزينه و ديگري سازگاري؛ البته اين موارد در مقايسه با گذشته، مثلا يک سال پيش، حل شده و تقريبا ديگر مشکل به حساب نميآيند. وقتي اتصال بيسيم را انتخاب ميکنيد، بايد مطمئن شويد که دستگاههاي فرستنده و گيرنده قادر به برقراري ارتباط با هم هستند. اين موضوع به ندرت اتفاق ميافتد. يعني در اکثر مواقع بايد دستگاه سومي تهيه کنيد تا پيامهاي فرستنده را براي گيرنده ترجمه کند. سابق بر اين، دستگاه سوم آنقدر گران بود که گزينهي باسيم ترجيح داده ميشد؛ اما امروزه اين دستگاهها دستخوش کاهش قيمت شدهاند.
مشکل بعدي شبکهي خانگي شما است. اگر فناوري که براي انتقال تصوير انتخاب ميکنيد به جاي اتصال مستقيم از شبکهي بيسيم خانگي شما استفاده کند (که اکثرا استفاده ميکنند)، ارسال محتوا از اين طريق باعث کاهش پهناي باند خواهد شد. البته روترهاي امروزي از پس ترافيکهاي بالا برميآيند؛ اما چنانچه تعداد دستگاههايي که به روتر وصل هستند زياد باشد، آنوقت است که انتقال ويديوي فول اچدي از اين طريق باعث افت سرعت دستگاههاي متصل خواهد شد. حالا تصور کنيد محتوايي که قصد انتقال آن را داريد آنلاين باشد و مثلا از سرويسهايي مانند يوتيوب يا نتفليکس در حال دانلود و پخش باشد؛ در اين حالت مسلما از نظر پهناي باند دچار مشکل خواهيد شد. در صورتي هم که روتر خود را چند سال پيش خريداري کردهايد، بهتر است بررسي کنيد که آيا اصلا قابليت انتقال تصوير و اتصال همزمان به دستگاههاي ديگر را دارد يا خير.
مدتها پيش گوشيهايي با پشتيباني از پورت HDMI عرضه شدند؛ اما امروزه تنها پورتهايي که روي گوشيهاي هوشمند و تبلتها ديده ميشود پورت ميکرو يواسبي و شايد جک هدفون باشد. اين که بتوانيد با استفاده از کابل، محتواي ويدويي را به تلويزيون خود منتقل کنيد بستگي به سازندهي گوشي شما دارد که پورت يواسبي شما را سازگار با اين امکان ساخته باشد.
البته، اينطور نيست که بتوان از روي نام سازنده قضاوت کرد و گفت که اين سازگاري وجود دارد يا خير؛ چرا که مثلا مدلهايي از سامسونگ از اين امکان پشتيباني ميکنند، ولي مدلهاي ديگري از همين شرکت پشتيباني نميکنند. اگر اطلاعات کافي نداريد، بهترين راه بررسي دفترچهي راهنماي گوشي يا پايگاه اينترنتي شرکت سازنده است. تماس با فروشندهي گوشي نيز ميتواند راهگشا باشد.
براي اينکه پورت يواسبي گوشي شما قابليت ارسال تصاوير را داشته باشد، بايد يکي از دو فناوري MHL يا Slimport را داشته باشد. هر دوي اين فناوريها اين امکان را به شما ميدهند که محتواي داخل گوشي خود را از طريق پورت يواسبي گوشي به پورت HDMI روي تلويزيون منتقل کنيد.
اسليمپورت (SlimPort)
در گوشيهاي اندرويدي اسليمپورت را بايد تقريبا در انحصار پرچمدارهاي شرکت الجي نظير G3 ،G2 و جيفلکس، نکسوس 4 و نکسوس 5 و چند مدل ديگر ساخته شده توسط اين شرکت دانست. ميتوانيد فهرست کامل گوشيهايي که از اين فناوري پشتيباني ميکنند را در اينجا ببينيد. يکي از نکات مثبت و کليدي اسليمپورت اين است که علاوه بر سازگاري با استانداردهاي اچديامآي، با فناوري DisplayPort که در مانيتورها مورد استفاده قرار ميگيرد نيز سازگار است. همچنين از پورتهاي VGA و DVI نيز پشتيباني ميکند.
ايدهي ساخت اسليمپورت اين بود که استانداردي در حوزهي چندرسانهاي تعيين شود که نه تنها در منزل، بلکه در محيطهاي کاري و تحصيلي که ممکن است نمايشگرها قديميتر باشند نيز مورد استفاده قرار گيرد. برتري ديگر اسليمپورت نسبت به رقيب مستقيم خود يعني MHL اين است که اين فناوري نيازي به منبع برق خارجي ندارد.
متأسفانه اسليمپورت کمي دير به دنياي گوشيهاي هوشمند اضافه شد. MHL در آن زمان توسط بسياري از توليدکنندگان انتخاب شده بود و در نتيجه به گزينهي رايج خروجي کابلي تصوير تبديل شد.
اگر علاقهاي به اتصال بيسيم نداريد و گوشي شما از اسليمپورت پشتيباني ميکند، ميتوانيد مبدل آن را از بازار تهيه کنيد؛ هنگام خريد مبدل به خاطر داشته باشيد که اسليمپورت علاوه بر HDMI از پورتهاي ديگري نيز پشتيباني ميکند؛ پس دقت کنيد مبدل مورد نياز و سازگار با نمايشگر خود را تهيه کنيد.
اماچال (MHL)
فناوري انتقال تصوير اماچال اولين بار در گوشي سامسونگ گلکسي اس 2 مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان راهکاري ساده براي گرفتن خروجي اچديامآي از درگاه ميکرو يواسبي معرفي شد. از آن پس تاکنون اکثر توليدکنندگان مطرح مانند سوني و HTC به استفاده از اين فناوري روي آوردهاند.
اما همچنان اين امکان وجود دارد که گوشي شما از اين فناوري پشتيباني نکند؛ چرا که ممکن است اماچال به دليل هزينهبر بودن در تمام مدلهاي يک شرکت مورد استفاده قرار نگيرد؛ زيرا پورت يواسبي بايد براي پشتيباني از آن دستخوش تغييراتي شود و به علاوه حق امتياز استفاده از آن نيز پرداخت شود. به همين دليل، عموما گوشيهاي ارزانتر و مقرون به صرفه از قابليت اماچال پشتيباني نميکنند.
در صورتيکه گوشي شما از اين فناوري پشتيباني کند، نياز به يک مبدل براي پورت يواسبي گوشي خود خواهيد داشت. با استفاده از اين مبدل قادر خواهيد بود اتصال اچديامآي را بين گوشي و تلويزيون خود برقرار کنيد. گوشيهاي قديميتر نياز به منبع برق خارجي نيز خواهند داشت؛ اما چنانچه گوشي شما از نسخهي دوم اماچال ( MHL 2.0) پشتيباني کند نيازي به منبع برق نخواهيد داشت. همچنين اگر از گوشيهاي سامسونگ نسل اس3 و بعد از آن استفاده ميکنيد محدود به استفاده از آداپتورهاي رسمي سامسونگ خواهيد بود؛ چرا که اين گوشيها از مبدل متفرقه پشتيباني نميکنند.
با رعايت نکات فوق در نهايت موفق به برقراري ارتباط کابلي بينقصي بين گوشي و تلويزيون خواهيد شد؛ بهطوريکه کيفيت صدا و تصوير خيرهکنندهاي را تجربه خواهيد کرد.
در صورتيکه ميخواهيد از اين امکان هنگام بازي کردن بهره ببريد، باز هم اماچال به دليل واکنش سريع بهترين گزينه است. در اين مورد استفاده از روش بيسيم چندان کارآمد نيست و اغلب به دليل تأخير در واکنش، کاربران را اذيت ميکند. به همين دليل گيمرها عموما ترجيح ميدهند کمي محدوديت حرکتي را به جان بخرند و اتصال مطمئنتري داشته باشند.
معجزهي شبکههاي بيسيم و انتقال تصوير
در دنياي پردازندههاي 8 و گاهي 10 هستهاي که در آن بازيهاي کامپيوتري با بودجههايي کلانتر از فيلمهاي هاليوودي ساخته ميشوند، شايد انتقال بيسيم تصوير از گوشي به تلويزيون کار چندان سختي نباشد؛ اما همين کار نسبتا آسان نيز نکاتي دارد که اگر مورد توجه قرار نگيرد ممکن است موفق به انجام آن نشويد.
نکتهي قابل توجه در گوشيهاي اندرويدي اين است که گوگل متوجه نياز انتقال تصوير بيسيم شده و ميراکست (Miracast) يا وايرلس ديسپلي را به عنوان يک ويژگي استاندارد در اندرويد گنجانده است. اين يعني تمام گوشيهايي که از اندرويد 4.2 جليبين و بالاتر بهره ميبرند، ميتوانند به نحوي از اين قابليت استفاده کنند. اين ويژگي براي توليدکنندگاني که از اماچال يا اسليمپورت پشتيباني نميکنند يا براي دستگاههاي مقرون بهصرفه که در آنها ويژگيهاي سختافزاري عمدا محدود شدهاند ميتواند بسيار کارآمد باشد.
هرچند ميراکست تنها فناوري وايرلس موجود نيست؛ اما براي گوشيهاي اندرويدي مناسبترين گزينه است. از ساير فناوريهاي موجود ميتوان به کرومکست (Chromecast) و DLNA اشاره کرد که روشهاي استفاده خاص خود را دارند.
ميراکست (Miracast)
ميراکست توسط ائتلاف وايفاي (WiFi Alliance) به عنوان يک افزونه به فناوري وايفاي اضافه شد تا امکان انتقال تصوير بهصورت بيسيم را فراهم کند. بهترين راه براي فهم چيستي ميراکست اين است که آن را به عنوان يک کابل اچديامآي بدون سيم تصور کنيد. هدف از ساخت اين فناوري اين بود که تصاوير روي صفحهي موبايل عينا در نمايشگر ديگر قابل رؤيت باشند. در اتصال ميراکستي، هر دو دستگاه بايد با ميراکست سازگار باشند تا يکي نقش فرستنده و ديگري نقش گيرنده را ايفا کند. چنانچه گيرندهي شما از اين فناوري پشتيباني نميکند، ميتوانيد يک مبدل مانند Netgear PTV3000 تهيه کنيد تا تصاوير را از گوشي شما تحويل گرفته و به ورودي اچديامآي تلويزيون منتقل کند.
براي پيدا کردن گزينهي Miracast در گوشي اندرويدي خود به تنظيمات برويد. در اندرويد خام، اين گزينه با عنوان Wireless Display وجود دارد که به صورت پيشفرض غيرفعال است. چنانچه آن را فعال کنيد، گوشي شروع به جستجو براي دريافتکنندهي مناسب ميکند تا اتصال را برقرار کند. دقت داشته باشيد که برخي شرکتها اين گزينهها را تحت منوي Display و برخي ديگر مانند گوشيهاي سوني اکسپريا آن را در بخش Connectivity و با عنوان Screen Mirroring اضافه کردهاند. به هرحال، مادامي که گوشي مجهز به اندرويد 4.2 و بالاتر باشد امکان وجود گزينهي انتقال بيسيم تصوير تحت يکي از عناوين يادشده وجود دارد. کافي است در منوي تنظيمات گوشي خود کمي جستجو کنيد.
وقتي به گيرنده متصل شديد، درست مثل زماني که از اماچال يا اسليمپورت استفاده ميکنيد، هر آنچه در گوشي ميبينيد بايد روي نمايشگر ديگر نيز قابل مشاهده خواهد بود.
برتري ميراکست نسبت به گزينههاي بيسيم ديگر اين است که تأثيري بر شبکهي خانگي شما ندارد. در واقع، موبايل و دريافتکننده با استفاده از قابليت وايفاي دايرکت شبکهاي از نوع Ad-hoc را بين خود به وجود ميآورند که اين يعني ارسال اطلاعات بدون واسطه انجام ميگيرد و روتر شما و پهناي باند آن نقشي در اين نوع ارتباط ندارند. بنابراين، از لحاظ امنيتي نيز ميراکست گزينهي مناسب و امني به حساب ميآيد.
تنها ضعف ميراکست شايد در پخش محتواي سنگين و با کيفيت بالا باشد. در اين موارد مشکلاتي مانند گير کردن و قطع و وصلهاي کوتاه ممکن است بروز پيدا کنند. با پيشرفت فناوري، گوشيهاي هوشمند روزبهروز هوشمندتر ميشوند و سازگاري آنها با تلويزيونهاي هوشمند و دانگلهاي مختلف بيشتر ميشود. در حال حاضر، ميراکست براي نمايش محتواي معمولي گزينهي پشنهادي خوبي است؛ اما در مورد ويديوهاي حجيم و بازيهاي سنگين بهتر است از روشهاي کابلي يا در صورت امکان از کرومکست استفاده شود.
کرومکست (ChromeCast)
ا وجود داشتن اسامي مشابه، ميراکست و کرومکست طرز کار کاملا متفاوتي دارند؛ هرچند که نتيجهي کار هردو يکسان است. همانطور که پيشتر گفته شد در استفاده از ميراکست دو دستگاه به طور مستقيم با هم ارتباط برقرار ميکنند؛ اما کرومکست از شبکهي محلي و با استفاده از روتر کار ميکند.
کرومکست در واقع يک کامپيوتر کوچک است که از طريق روتر شما به اينترنت وصل ميشود. سپس، شما بايد در گوشي هوشمند خود برنامهي گوگل کست (google cast) را نصب کنيد و به شبکهي محلي وصل شويد و در آن دانگل کرومکست متصل به آن شبکه را يافته و به آن وصل شويد.
روند جستجو و اتصال در روش کرومکست بسيار ساده است و ميتوانيد دانگلهاي کرومکست متعددي را در يک شبکه داشته باشيد و با نامگذاري آنها همگي را در برنامهي گوگل کست به صورت مجزا ذخيره کنيد.
وقتي اتصال برقرار شد، بسته به اينکه از چه گوشي و چه نرمافزاري استفاده ميکنيد امکاناتي خواهيد داشت. مثلا وقتي گوگل کست روي گوشي نصب باشد، يوتيوب و نتفليکس دکمهي مجزايي براي پخش تصاوير خود از طريق کرومکست خواهند داشت. لمس اين دکمه اين امکان را به شما ميدهد که در لحظه محتواي در حال نمايش را به دانگل کرومکستِ متصل به تلويزيون ارسال کنيد. بسته به منطقهاي که در آن زندگي ميکنيد ممکن است سرويسهاي ديگري وجود داشته باشند که پشتيباني پيشفرض از کرومکست را در اپليکيشن خود گنجانده باشند.
نکتهي مثبت در مورد کرومکست اين است که هنگام استفاده از آن گوشي شما کار سنگيني انجام نميدهد؛ کرومکست به اينترنت وصل ميشود و با استفاده از نسخهي ويژهاي از کروم ويديوي مربوطه را بارگذاري و منتقل ميکند. در نتيجه، گوشي شما براي استفاده، جستجو در اينترنت و پيدا کردن محتواي جديد و اضافه کردن به ليست پخش، آزاد خواهد بود.
جدا از پخش تصوير از طريق اپليکيشنهايي که اين قابليت را پشتيباني ميکنند، ميتوانيد از طريق مرورگر کروم نيز در لپتاپ، رايانهي شخصي و گوشي اين انتقال تصوير را انجام دهيد.
اين امکان باعث ميشود که اتصال بينقصي بين رايانهي شخصي و تلويزيون برقرار شود که پشتيباني از فرمتهاي ويديويي متنوع را نيز به همراه دارد.
آخرين امکاني که در يکي از بهروزرسانيهاي اخير گوگل کست اضافه شد، اين است که ميتوانيد با استفاده از کرومکست يک ارتباط بيواسطه نظير آنچه در ميراکست وجود دارد برقرار کنيد. البته اين امکان روي همهي گوشيها به درستي کار نميکند؛ اما اگر يکي از مدلهاي اخير شرکتهايي مثل سامسونگ، اچتيسي، الجي را در دست داريد يا گوشي شما از سري گوشيهاي نکسوس و پيکسل شرکت گوگل است، احتمالا عملکرد خيلي خوبي را تجربه خواهيد کرد.
ديالاناي (DLNA)
عبارت DLNA مخفف Digital Living Network Alliance به معني ائتلاف شبکهي زندگي ديجيتالي است که در سال 2003 توسط سوني معرفي شد. به همين دليل بيشترين سازگاري را با دستگاههاي سوني نظير پلياستيشن 3 و 4، لپتاپهاي وايو و گوشيهاي اکسپريا دارد. با اين حال، اکثر گوشيها و تلويزيونهاي هوشمند اين استاندارد را پوشش ميدهند.
در اتصال DLNA يک دستگاه نقش سرور و دستگاههاي ديگر نقش کلاينت يا کاربر را ايفا ميکنند. وقتي دستگاهي نقش سرور را داشته باشد، فايلهايي در آن دستگاه که براي اشتراکگذاري توسط DLNA انتخاب شدهاند، براي ساير کاربران متصل به شبکهي محلي قابل دسترس خواهند بود.
بنابراين، يک رايانهي شخصي متصل به DLNA ميتواند موسيقيها و فيلمهاي موجود در دستگاه سرور را مشاهده و ذخيره کند. گوشي هوشمند شما نيز ميتواند اين فايلها را مشاهده کند و آنها را روي تلويزيون داراي قابليت DLNA نيز به نمايش در بياورد.
روي کاغذ، ديالاناي ابزار بسيار قدرتمندي است؛ اما در عمل محدوديتهاي بسياري دارد. مثلا تنها فايلهاي ذخيره شده امکان انتقال از اين طريق را دارند. يعني محتواهايي مانند صفحهي مرورگر و ويديوي يوتيوب از طريق ديالاناي قابل انتقال نيستند. از سوي ديگر، هرچند توليدکنندگان براي پشتيباني از ديالاناي بايد گواهي دريافت کنند، اما طبيعت آزاد اين فناوري اين اجازه را به آنها ميدهد که هر کدام روند خود را در بهکارگيري آن پيش بگيرند و در نتيجه دستگاههايي که از ديالاناي پشتيباني ميکنند در مواردي مانند نوع فايلهاي مورد پشتيباني، تصاوير thumbnail و متاديتاي فايل با هم سازگاري نداشته باشند.
اگر دانش و حوصلهي کافي براي راهاندازي شبکهي خانگي خود به گونهاي که همهچيز بينقص کار کند را داريد، ديالاناي ميتواند گزينهي خوبي باشد. در حالي که استفاده از اين فناوري در کنسولهاي بازي و لپتاپهاي جديد معمول است، به کارگيري آن در گوشيهاي هوشمند در عين ممکن بودن چندان کار آساني نيست.
در مورد اپل، مايکروسافت و بلکبري چطور؟
چنانچه کاربر اپل هستيد، احتمالا بايد با AirPlay آشنايي داشته باشيد. ايرپلي برنامهي اختصاصي اپل است که امکان برقراري ارتباط و اشتراک صدا و تصوير بين دستگاههاي مشخصي از اين کمپاني را فراهم ميکند. همچنين تعدادي از اسپيکرهاي اين شرکت به ايرپلي مجهز شدهاند تا کاربر بتواند از اين طريق موسيقي موجود در گوشي را از اسپيکر جانبي گوش دهد. برخلاف بلوتوث که اتصال مستقيم را ايجاد ميکند، ايرپلي از شبکهي محلي و با استفاده از وايفاي اين کار را انجام ميدهد. اين کار باعث ميشود بتوانيد موسيقي را همزمان از چند دستگاه مجهز به ايرپلي پخش کنيد و از امکانات آيتيونز مانند متاديتا نيز هنگام استريم بهرهمند شويد.
اگر صاحب اپل تيوي هستيد، ميتوانيد با استفاده از فناوري ايرپلي از آيفون، آيپد يا آيپاد به تلويزيون اپل خود محتوا ارسال کنيد. ضمنا گوگل در سال 2013 اپليکيشن تنطيم کرومکست را براي گوشيهاي آيفون نيز عرضه کرد. در نتيجه در صورتي که تلويزيون شما اپل نباشد نيز ميتواند با استفاده از دانگل کرومکست تصاوير آيفون را روي تلويزيون مشاهده کنيد.
کاربران ويندوزفون بعد از انتشار ويندوز فون 7 هيچ گونه امکان ارسال تصوير بيسيم را نداشتند. اگر کنسول Xbox در اختيار داريد، گزينهي Play To در اين دستگاه ماهيتا همان ويژگي DLNA است که با فعال کردن آن ميتوانيد دريافت کنندهي محتوا از شبکهي محلي باشيد؛ اما برخي دستگاههاي ويندوزفون امکان تبديل شدن به سرور در شبکهي ديالاناي را ندارند؛ در عوض ميتوانند، فارق از اينکه از چه اپليکيشني استفاده ميکنيد، دريافت کنندهي سريع و پايداري باشند.
خوشبختانه در سال 2014 و با انتشار ويندوز 8.1 اين محدوديت برطرف شد و مايکروسافت قابليت ميراکست را به ويندوزفون اضافه کرد. برخي دستگاهها مانند نوکيا لوميا 930 به طور پيشفرض به اين قابليت مجهز شدند و مابقي نيز در بهروزرساني موسوم به Cyan آن را دريافت کردند. اين ويژگي حالا در ويندوزفونها به همان کيفيتي که در گوشيهاي اندرويدي سراغ داريم کار ميکند و قابل استفاده است.
در دستگاههايي که به بلکبري 10 مجهز هستند، هر دو گزينهي اتصال باسيم و بيسيم در دسترس است. دستگاههاي بلکبري 10 گرانتر مانند Z10 ،Z30 و Q10 همگي به پورت ميکرو اچديامآي مجهز هستند. اين يعني انتقال ساده و باکيفيت تصوير از پورت ميکرو اچديامآي گوشي به پورت اچديامآي تلويزيون. از نقاط مثبت اين امکان اين است که تصوير دچار هيچگونه فشردگي و تبديل نميشود و عينا به پخشکنندهي ديگر منتقل ميشود و در نتيجه کيفيت مطلوبي دارد. بلکبري 10 همچنين امکان برقراري ارتباط از طريق ديالاناي هم به عنوان سرور و هم به صورت کلاينت را فراهم کرده است بدون اينکه نيازي به برنامهي جانبي داشته باشيد. ويژگي Play On در اين دستگاهها به طرز بينقصي با ساير دستگاههاي مجهز به ديالاناي متصل به شبکهي خانگي ارتباط برقرار ميکند.
جمعبندي
با وجود امکانات زياد، بهکارگيري آنها در دنياي فناوري هميشه آسان نيست. بعضي گوشيها گزينههاي متعددي براي خروجي تصوير دارند، بعضي تنها يک گزينه و بعضي ديگر هيچ گزينهاي را در اختيار نميگذارند. بهترين راه براي حصول اطمينان از اينکه گوشي شما امکان گرفتن خروجي تصوير را دارد يا خير، بررسي مشخصات آن در وبسايت شرکت سازنده است. از طرف ديگر گزينههايي مانند استفاده از کرومکست ممکن است چندان به صرفه نباشند و هر کاربري راضي نشود که مبلغ مورد نياز براي تهيهي کرومکست را بپردازد. بنابراين، همواره بايد با در نظر گرفتن جوانب مختلف بهترين گزينهي موجود را انتخاب کرد. البته لازم به ذکر است که امروزه گزينههاي ديگري مانند EasyCast و AnyCast از توليدکنندگان ديگري به بازار آمدهاند که از لحاظ هزينه نيز مقرون به صرفه هستند. شرکت مطرح آمازون نيز دانگل Fire TV را براي رقابت با کرومکست ارائه کرده است که کاربردي مشابه و قيمتي پايينتر دارد.
بين ساير گزينهها مانند ميراکست و اسليمپورت بايد ديد دستگاههاي ما از کدام فناوري دريافت تصوير پشتيباني ميکنند. دقت داشته باشيد که در صورت پشتيباني از ميراکست نيز ناچار به تهيهي مبدل آن خواهيد بود که البته هزينهي آن به اندازهي کرومکست نخواهد بود. بين اتصال بيسيم و کابلي نيز بايد گزينهي متناسب با مصرف خود را انتخاب کنيد.
براي اينکه دستگاه شما از ميراکست پشتيباني کند بايد اندرويد آن نسخهي 4.2 و بالاتر باشد. در غير اين صورت بايد سراغ روشهاي کابلي برويد. البته، دو امکان اتصال کابلي اسليمپورت و اماچال تنها در دستگاههاي گرانقيمت و پرچمدار وجود دارند.
پس اگر خروجي ويديو از مواردي است که از گوشي قديمي خود انتظار داريد، وقت آن رسيده است که گوشي جديدي خريداري کنيد؛ چرا که گوشيهاي ارزان قيمتي در بازار وجود دارند که از آخرين نسخههاي اندرويد بهره ميبرند و بنابراين ميتوانند انتظار شما را با استفاده از امکان ميراکست به صورت بيسيم برآورده کنند.